شعر ترانه ... امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)

تا تو با منی زمانه با من است

 بخت و کام جاودانه با من است

تو بهار دلکشی و من چو باغ

 شور و شوق صد جوانه با من است

 یاد دلنشینت ای امید جان

 هر کجا روم روانه با من است

ناز نوشخند صبح اگر تو راست

 شور گریۀ شبانه با من است

 برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست

 رقص و مستی و ترانه با من است

 گفتمش مراد من، به خنده گفت

 لابه از تو و بهانه با من است

 گفتمش من آن سمند سرکشم

 خنده زد که تازیانه با من است

 هر کسش گرفته دامن نیاز

 ناز چشمش این میانه با من است

 خواب نازت ای پری ز سر پرید

 شب خوشت که شب فسانه با من است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد